جواد میرگلوی بیات، کارشناس ارشد مسائل عمان در گفتوگو با «ایران»:
گفت و گوی منطقه ای با سیگنال قدرت نتیجه بخش است
سیاست
128228
ایران بر اساس تجربههای پیشین، همواره بر همکاری و تعامل سازنده با کشورهای منطقه تأکید کرده و باور دارد که تحقق امنیت و ثبات پایدار در منطقه، نیازمند درک متقابل و رعایت شرایط متوازن است.
گروه دیپلماسی_ رضا عدالتیپور: جواد میرگلوی بیات، کارشناس ارشد مسائل عمان، در گفتوگو با «ایران» با اشاره به سخنان وزیر خارجه عمان در اجلاس منامه مبنی بر این که «سیاست منزوی کردن ایران در منطقه، نهتنها شکست خورده، بلکه نیازمند بازنگری جدی است»، عنوان میکند که اظهارات وزیر خارجه عمان، باب جدیدی از امید برای تقویت روابط و همکاریهای منطقهای را بویژه در موضوعات اقتصادی فراهم میکند.
با این حال او معتقد است، برای تقویت همکاریهای امنیتی نیاز به درک مشترک از موضوع امنیت منطقه وجود دارد.
ملاحظات امنیتی و سیاسی ایران، از جمله تأکید بر عدم حمایت شورای همکاری از رژیم صهیونیستی، خروج پایگاههای نظامی خارجی از منطقه و حفظ موضع قدرت در مذاکرات، باید به دقت در این روند رعایت شود.
ایران بر اساس تجربههای پیشین، همواره بر همکاری و تعامل سازنده با کشورهای منطقه تأکید کرده و باور دارد که تحقق امنیت و ثبات پایدار در منطقه، نیازمند درک متقابل و رعایت شرایط متوازن است.
در اجلاس منامه، وزیر خارجه عمان به صراحت اعلام کرد که «عمان مدتهاست معتقد است انزوای ایران راهحل نیست و ادغام این کشور به چهارچوبی جامع برای امنیت منطقهای به ارتقای ثبات و همکاری متقابل کمک خواهد کرد.» به نظر شما، آیا ایران واقعاً در منظومه فکری کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، یک کشور منزوی به شمار میرود؟
در ابتدا باید گفت که انزوا مفهومی چندوجهی است و درباره ایران نیز باید این مسأله را از ابعاد مختلف بررسی کرد.
در سطح منطقه، نوعی انزوای مذهبی قابل مشاهده است؛ اکثریت مردم ایران شیعهاند و چنین تمایزی سبب شده ایران در منطقهای که اکثریت آن اهل سنت هستند به لحاظ مذهبی تا حدی متفاوت باشد.
این مرزبندی مذهبی تا حد قابل توجهی با جغرافیای سیاسی ایران نیز انطباق دارد و موجب شکلگیری یک نوع جدایی جغرافیایی شده که میتوان آن را «فلات تمدنی» ایران نامید.
در وجه سیاسی، ایران در صد سال اخیر دو انقلاب مهم - انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی - را پشت سر گذاشته که مدل دولت-ملت و جمهوریت ایرانی را از ساختارهای سلطنتی کشورهای عرب منطقه متمایز کرده است.
بسیاری از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نظامهایی سلطنتی و پادشاهی دارند، حال آنکه نظام ایران مبتنی بر رأی مردم و انقلاب سیاسی-اجتماعی است.
بنابراین، میتوان گفت ایران به سبب تفاوتهای سیاسی و مذهبی، تا حدی با کشورهای جنوب خلیج فارس فاصله دارد اما مفهوم انزوا به معنای یک کشور طرد شده برای ایران با این ظرفیت تمدنی، گفتمانی، ژئوپلیتیکی و دانشی متصور نیست.
ضمن اینکه ایران بارها نشان داده که آماده همکاری و تعامل منطقهای است و سیاست گفتوگو و مشارکت را ترجیح میدهد.
برای مثال، ما با ترکیه بارها همکاریهای گستردهای داشتهایم؛ از مسأله کودتا گرفته تا صادرات و واردات.
در حوزه کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز چندین طرح صلح ازجمله صلح هرمز را مطرح کردهایم که تا حدی موفقیتآمیز بوده است. روابط اقتصادی ما با این کشورهای همسایه نشان میدهد که ایران به دنبال جدایی از منطقه نیست.
پس معنا و مفهوم سخنان وزیر خارجه عمان در رابطه با اشتباه بودن انزوای ایران در منطقه معطوف به چیست؟
در واقع او نقدی جدی به سیاستهای شورای همکاری خلیج فارس وارد میکند، نه به ایران. وزیر خارجه عمان در فروم منامه به عنوان یکی از وزرای ششگانه این شورا، اعلام کرد که مدتها تصور اشتباهی وجود داشته که ایران دشمن منطقه است و بر انزوای آن تأکید شده است، اما تحولات دو سال اخیر نشان داده که اسرائیل منبع واقعی بیثباتی و تهدید است.
او بهصراحت پذیرفت که شورای همکاری خلیج فارس اشتباه کرده است که روابطش را با ایران محدود کرده و باید این رویکرد را تغییر دهد.
وزیر خارجه عمان اشاره کرد که این کشورها باید درک کنند که ایران تهدید نیست که بخواهند آن را منزوی کنند.
همچنین او در پاسخ به سؤالی درباره حمله ایران به پایگاه العدید در قطر، موضعی دیپلماتیک و محافظهکارانه گرفت و به جای محکومیت ایران، بر اهمیت شناخت علت و شروع کننده جنگ و تلویحاً به اینکه آن پایگاه چه نقشی در جنگ داشته اشاره کرد و عملاً روایت قطر از آن رویداد را زیر سؤال برد.
در مجموع، این سخنان بیشتر نقدی درونی به شورای همکاری خلیج فارس است که به جای ترسیم ایران به عنوان دشمن، باید رویکردی منطقیتر و توازنی منطقهای اتخاذ کند و از انزوای ایران دست بردارد.
علاوه بر این وزیر خارجه عمان در موضوع اشتباه بودن سیاست انزوا از دو کشور یمن و عراق هم نام میبرد یعنی شورا باید نسبت به این دو کشور در کنار ایران در سیاست خود تجدید نظر کند بویژه بعد از تجاوز نظامی اسرائیل به قطر باید در زمینه متحد شدن کشورهای منطقه و جهان اسلام بیشتر تلاش کنند.
پس اینگونه نبوده که ایران بخواهد از کشورهای همسایه خود در خلیج فارس فاصله بگیرد یا فشار سیاسی ایجاد کند. علیرغم همکاریهایی که این کشورها در تاریخ علیه ایران داشتهاند مانند حمایت از عراق در جنگ با ایران یا استقرار پایگاههای آمریکایی، روابط ایران با عمان، قطر و حتی عربستان در سطح سران و وزرای خارجه به طور مستمر ادامه داشته است.
تنها بحرین است که ارتباط رسمی با ایران ندارد. بنابراین، اینکه گفته شود جمهوری اسلامی ایران خود را منزوی کرده، بیشتر ساخته و پرداخته رسانههای غربی است.
آیا میتوان سخنان وزیر خارجه عمان را باب گفتوگوی جدیدی برای ترسیم پیمانهای راهبردی در منطقه بین ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس دانست؛ با توجه به اینکه در ایران بحثهایی در ارتباط با لزوم تغییر دکترین در سیاست خارجی و تقویت روابط با کشورهای منطقه در شکلی جدید مطرح شده است؟
ببینید، اگر بگوییم ایران همواره از منظر صلح و سیاست همکاریجویانه به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نگاه کرده حرف گزافی نزدهایم. اساساً ایران از ثبات و صلح در منطقه بیشترین نفع را میبرد.
همین الان هم تعاملات مالی ما با امارات در حداکثر حجم ممکن است و تلاشهای زیادی هم در زمینه تقویت روابط صورت گرفته است.
به عبارت دیگر، درباره سیاست خارجی ایران نسبت به کشورهای شورا رویکرد منفی یا تقابلجویانهای وجود ندارد که نیاز به اصلاح دکترین از سوی ایران در این زمینه باشد.
همین الان هم ما در زمینههای اقتصادی، بحثهای محیطزیستی یا امنیت دریایی، مقابله با قاچاق مواد مخدر و مهاجران، نجات لنجهایی که در دریا ماندهاند و... یک فهم مشترکی داریم. میتوان سخنان وزیر خارجه عمان را آغازی برای گفتوگوی نوین منطقهای بین ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تلقی کرد اما باید در نظر داشت که این نیازمند یک روند بلندمدت است، یعنی نباید برای کوتاهمدت نسبت به اینکه یک مجموعه امنیتی شکل بگیرد خوشبین بود.
از فهم مشترک در حوزه مسائل تجاری و محیطزیست صحبت کردید، آیا این فهم مشترک در موضوع امنیت منطقه وجود ندارد؟
در حوزه امنیت منطقه فهم مشترکی ایجاد نشده است. این درک هنوز شکل نگرفته و اختلافات بنیادی باقی است.
ببینید، مقام معظم رهبری نیز در سخنرانی اخیر خود سه شرط اساسی برای ارتباط با آمریکا مطرح کردند که مهمترین آنها خروج پایگاههای نظامی از منطقه است، چرا که این پایگاهها بهعنوان تهدیدی برای امنیت منطقه بویژه برای ایران تلقی میشوند.
پایگاههایی که در کشورهای حاشیه خلیج فارس مستقر هستند و در جنگهای اخیر از آنها استفاده شده است؛ در حالی که آنها عملاً امنیت خود را برونسپاری کردند و پایگاههای آمریکا را تضمینی برای امنیت خود میدانند؛
هرچند که تحولات دو سال اخیر و حمله اسرائیل به قطر نشان داد این ایده از اساس اشتباه است. البته اهمیت پایگاههای آمریکا برای کشورهای شورا به حدی است که آنها در معادلات خود به چین اجازه ندادند در امارات پایگاه ایجاد کند.
لذا با این تفاسیر هر گونه گفتوگوی سازنده برای پیوند امنیتی منطقهای باید بر درک مشترک از مفهوم امنیت مبتنی باشد.
در حال حاضر چالشهای عمیقتر ناشی از وابستگی سیاسی و نظامی کشورهای شورای همکاری به غرب و عدم تطابق دیدگاههای تمدنی و امنیتی، از جمله موانع کلان محسوب میشود.
علاوه بر این، نگاهی به روند عادیسازی روابط این کشورها با اسرائیل نشان میدهد که سیاستهای آنها در کوتاهمدت همکاری جدی با ایران را دشوار میسازد، زیرا تعارضات منطقهای و نفوذ اسرائیل در برخی از این کشورها مانع ایجاد اعتماد متقابل است.
با این تفاسیر برای آغاز گفتوگوهای راهبردی باید چه پارامترهایی را مدنظر قرار داد؟
تلاش برای ایجاد گفتوگوی راهبردی میان ایران و شورای همکاری خلیج فارس، اگرچه حیاتی است، اما نیازمند گامهایی واقعبینانه و طرحهایی است که دغدغههای امنیتی و سیاسی دو طرف را به طور همزمان به رسمیت بشناسد.
ملاحظات واقعی و چشماندازهای تاریخی و تمدنی، نباید نادیده گرفته شوند تا چهارچوبی پایدار و کارآمد برای همکاری منطقهای شکل گیرد.
در این عرصه مسیر حرکت ایران به سمت گفتوگوی منطقهای و مذاکرات با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، نباید به نحوی باشد که از سوی اعضای شورا سیگنال ضعف تلقی شود.
پیام ضعف از سوی ایران میتواند موجب پیشروی و سوءاستفاده طرف مقابل شود و موازنه در روابط منطقهای و حفظ موضع قدرت از اهمیت بالایی برخوردار است.
دوم اینکه ایران باید پیششرطهای امنیتی خود را به شکل واضح و شفاف مطرح کند. بویژه مواردی مانند خروج پایگاههای نظامی خارجی از منطقه، عدم حمایت از رژیم صهیونیستی و پایان مداخلات نظامی عوامل بیرونی که توسط مقام معظم رهبری نیز تأکید شدهاند، باید به عنوان محورهای اصلی در مذاکرات لحاظ شوند. این پیششرطها نشاندهنده عزم و جدیت ایران در حفظ امنیت و منافع منطقهای است.
در نهایت، باید تأکید کرد که ایران همواره بر همکاری و تعامل منطقهای تأکید داشته و بسیاری از گامهای عملی و دیپلماتیک را برای تقویت روابط منطقهای برداشته است.
این رویکرد تعاملی، بنیانی مهم برای توسعه روابط استراتژیک و تقویت امنیت مشترک در منطقه به شمار میرود.
به طور خلاصه، همزیستی مسالمتآمیز و همکاری امنیتی میان ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نیازمند درک عمیقتر، احترام متقابل به دغدغهها و کاهش موانع سیاسی و نظامی پیش روست که هنوز در مراحل اولیه خود قرار دارد.
انتهای پیام/
منبع: روزنامه ایران